شرحی در مورد نویسنده

ویلیام سیدنی پورتر نویسنده آمریکایی با نام مستعار اُ هنری روز پانزدهم ماه سپتامبر سال 1862 میلادی در شهر گرینزبورو یکی از ایالت‌های کارولینای شمالی پا به عرصه حیات گذاشت تحصیلات عالیه نداشت. او در سن پانزده‌سالگی مدرسه را رها کرد. پورتر سال 1882 میلادی به ایالت تگزاس رفت او در مزرعه پرورش اسب مشغول به کار شد. پس از ترک مزرعه از سال 1846 تا 1885 در اداره‌ای در شهر هوستون ایالت تگزاس به عنوان دفتردار مشغول به کار شد.

ویلیام پورتر در سال 1887 با خانم آتل استرر اچ ازدواج کرد. حاصل ازدواج‌شان یک دختر و یک پسر بود. ویلیام شروع به نوشتن داستان و مقاله برای مجله و روزنامه کرد. بین سال‌های 1891 تا 1894 ویلیام در نخستین بانک بین‌المللی در شهر هوستون ایالت تگزاس مشغول به کار شد.  وی به حساب‌های شرکت رسیدگی می‌کرد.پلیس می‌خواست او را دستگیر کند ویلیام برای فرار از دست پلیس به هندوراس گریخت و مدت یکسال در آمریکای مرکزی ماند. او از نخستین بانک بین‌المللی اختلاس کرد.

آتل سخت بیمار شد. سال 1897ویلیام به آمریکا بازگشت. آتل همان سال مرد. ویلیام مدت چهار سال به زندان رفت. او شروع به نوشتن داستان‌های کوتاه کرد. اکثر داستان‌ها کمدی و بی سر و ته بود.

ویلیام پس از آزادی از زندان در سال 1901 در ایالت اوهایو ساکن شد. سپس سال 1902 رهسپار شهر نیویورک شد. سال 1907 با همسر دومش خانم سارا لیندسی کلمن ازدواج کرد. ویلیام درآمد خوبی داشت. ولی ولخرج بود.

ویلیام در سن چهل و هشت‌سالگی به علت افراط در شرب خمر در چهارم ژوئن در سال 1910 در بیمارستانی در شهر نیویورک دار فانی را وداع گفت در حالی که فقط بیست و سه سنت در جیبش داشت.

اسامی تعدادی از کتابهای ویلیام از این قرار است:

دله دزد و پادشاه (سال 1904)  چهار میلیون دلار (سال 1906)  اشراف و قاچاقچی گنده‌خور (سال 1908)  (اختیارات سال 1909) 


تبصره‌ای در مورد داستان‌ها

 

زمان سال 1898 تا 1910 مکان ایالات متحده آمریکا

ایالت‌های شرق و مرکزی کشور

در پایان قرن نوزدهم اکثر مردم آمریکا در منازلشان وسایل الکتریکی داشته و به داد و ستد مشغول بودند بیشتر انها ماشین شخصی داشتند.

در سال 1876 الکساندر گراهام بل تلفن را اختراع کرد مردم براجتی از مسافت‌های دور با هم ارتباط پیدا می‌کردند. توماس ادیسون در سال 1883 با اختراع برق چراغ‌ها ، خانه‌ها و خیابان‌ها و شهرهای بزرگ را روشن کرد.

قطار سریع‌السیر بر روی خط ریلهای راه‌آهن در سرتاسر آمریکا به حرکت درآمد

اُهنری در مورد انسان‌های فقیر و پولدار داستان نوشت بعضی از داستان‌هایش در مورد مجرم و کارآگاه بود در همان زمان جرم و جنایت در حال افزایش بود. آنها با اسفاده از ترن و ماشین به مکان‌های دوردست سفر می‌کردند. و براحتی از دست پلیس فرار می‌کردند.

                                         

http://www.marshal-modern.ir/Archive/2010/6/14/dot.gif