من رؤیایی دارم(مارتین لوتر کینگ)
من رؤیایی دارم؛ روزی بر روی تپههای سرخ"جورجیا" فرزندان بردههای پیشین و فرزندان بردهداران پیشین با یکدیگر پشت میزهای برادری خواهند نشست.
من رؤیایی دارم؛ روزی ایالت "میسیسیپی "، ایالتی" بیابانی " خسته از گرمای سوزان ظلم و بیعدالتی، به سبزهزار آزادی و عدالت بدل خواهد شد.
من رؤیایی دارم؛ چهار کودک من روزی در سرزمینی زندگی خواهند کرد که با رنگ پوستشان قضاوت نشوند بلکه با ظرفیت شخصیتشان سنجیده شوند.
ـ با این ایمان میتوانیم از کوه یاس، سنگ امید استخراج کنیم
ـ با این ایمان میتوانیم با هم کار کنیم، با هم نیایش کنیم
ـ با هم تلاش کنیم، با هم به زندان برویم
ـ با هم برای آزادی قد علم کنیم...
با یقین به روزی که آزاد خواهیم شد. »
+ نوشته شده در یکشنبه نهم اسفند ۱۳۸۸ ساعت 10:30 توسط fatemeh
|
سلام.من یک زمانی خیلی تنها بودم.تنها وبلاگ به دادم رسید و من را از تنهایی نجات داد .حالا دوست تنهایی های من همین وبلاگ است باهاش حرف می زنم و با وبلاگ به دنیای درونم می روم